من و دلیل های مهاجرت

 تاریخ:7 ماه و 7 روز ه.م

کجا میتونستم به این راحتی تو یک شب، همزمان با یکی از کره جنوبی ،یکی از عربستان سعودی،یک آلمانی،یک نیوزلندی،یک لبنانی،یک چینی،یک استرالیایی و یک پرتغالی،  ماءالشعیر(!) بخورم و گپ بزنم؟  

... 

در همین رابطه، دیشب  واسه اولین بار ، قبل از اینکه بگردم دنبال دلیل مهاجرتم و   پیداش کنم تا  بتونم شب سرم رو راحت روی بالش بذارم،دلیل مهاجرت، خودش خودش رو عین پُتک کوبوند تو سرم و گفت فعلا تا یه مدت صدات درنیاد!

نظرات 6 + ارسال نظر
سیاوش چهارشنبه 30 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:21 ب.ظ

منم دنباله این پتکه گشتم ولی تو ایران گیر نمی یاد!
دنبال سوزن میگردم که فرو کنم به خودم.

سعید چهارشنبه 30 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:07 ب.ظ

زدی ی ی ی ی تو خال؛ به شرط اینکه تو رابطه دچار سندروم امپراتوری نشیم
http://radiozamaaneh.com/idea/2008/06/post_318.html

علی جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:00 ب.ظ

اگه این دلیل مهاجرت شخصی و تابع کاراکتر آدمه که خب، اگه نه من دوست دارم بدونم چی بود این دلیل که کشف کردی؟
بعدشم چرا اینقدر خشن، زدش تو سرت چرا؟! یه کم آرومتر بابا!! D:

راستش بعد همه اینا من در رویام میخوام این کشور داغون شده درست بشه و همه دور هم باشن و اینجا ساخته بشه (!)
برم قرصهامو بخورم!!!

بهار یکشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:25 ق.ظ http://depression.blogsky.com/

این یکی از رویاهای منه از مهاجرت....

مانا دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:35 ق.ظ

سعید:
مرسی برای اون لینک،جالب بود
علی:
مثل کامنتی که بهار گذاشته منم یکی از دلیل های اصلی مهاجرتم همین بود.همین چیزهای ساده،اینکه بتونم با دنیای آدمهای دیگه خارج از دایرهء ایرانی بودنمون حرف بزنم
ضمنا من نزدم تو سرش اون زد تو سرم

الهام دوشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ب.ظ

والا ما که در مهاجرتمون تنها چیزی که باهاش بر نکردیم همین بوده

رفتو آمد با جامعه ی کاملا ایرانی که تازه وقتی ایرانی جدیدی ام تو خیابون میبینی نا خود آگاه اخماتو میکشی و تو هم جلوتو با جدیت نگاه میکنی که یه موقع اونا نفهمند تو ایرانی هستی!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد