تاریخ:10 ماه و 1 روز ه.م
10ماه از اومدنم به اینجا میگذره.از دوره های سختِ کنده شدن و دلتنگ شدن و گم شدن و گیج شدن و نقطه شدن . از دورهء احساسهای بدِ بی هویتی و بی دست و پایی و ناتوانی و ترس های جور واجور .ترسهایی که هرچقدر هم که عاشق زندگی کردن باشی،باز راهت رو سنگلاخی و سخت میکنه.
نمیدونم تا حالا شده بزرگ شدنتون رو احساس کنین؟امروز یهو احساس کردم بزرگ شدم.
احساس کردم یه مرحله از زندگیم رو رد کردم.
یه مشت دیوار از جلوی روم عقب رفتن.
حس کردم به یه جایی وصل شدم امروز. به "خودم" شاید
ایوَل
مبارک باشه
کانکشن عالی مستدام!
مچکرم از هر سه تاتون
سلف کانکشن ِ شماها هم به قول سیاوش مستدام
من یادم نمیاد این حسو تجربه کرده باشم! برعکس، گاهی حس میکنم دارم کوچیک میشم!!
فک کنم حس بزرگ شدن خیلی عجیب و خوشایند باشه!
جالبه داری میرسه به پایان .... پایان دوره بحرانی مهاجرتت... داری به 11 ماهگی میرسی... داری دوباره به دنیا میای قدم نورسیده مبارک کوچولو :)